امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
توسعه با پای لنگ !
شوشان - محسن مرادی / سردبیر روزنامه وحدت :
آی ،سرزمینِ آفتابِ سوزان و رودهای خروشان گذشته و خشک امروز! آی خوزستانِ همیشهجاوید، که در طول تاریخ و عرض جغرافیای بشری،تمدنها را در آغوش کشیده ای و در دلِ خاکِ پاکت، طلای سیاه را به امانت نهادی! امروز، بر سَرِ خوانِ نعمتهای بیکرانت نشستهای، اما انگار دستِ توسعه، به کامت تلخ و گزنده است.
در گسترهی پهناورِ میهن عزیزمان، تو را "قلبِ تپندهی صنعت" و "انبارِ زرّینِ غلّه" میخوانند. از چاههای نفتت، رگهای طلاییِ حیاتِ اقتصادیِ کشور جاری و ساری است و از دشتهای حاصلخیزت، زنجیرهی زندگیِ میلیونها تن میروید. اما ای کاش اینهمه بذل و بخششِ طبیعت، سایهی رفاه و آبادانی را بر سرِ مردمانت میافکند!
پالایشگاههای عظیم، چون غولهای فولادین، آسمانِ تو را درنوردیدهاند و دودکشهایشان، قصهی ثروتِ بیکران را فریاد میزنند. اما کو آن رونقی که باید در پیِ این هیاهوی صنعتی، بر چهرهی شهرها و روستاهایت بنشیند؟ زیرساختهای فرسوده،راههای ناهموار و شبکهی درمانیِ ناتوان، گواهِ این حقیقتِ تلخاست که گویا "توسعه" تنها مهمانِ کارگاهها و میادینِ نفتی و گازی ات بوده است، نه آغوشِ گرمِ مردمان نجیب و صبور و سختکوش ت.
مارون و کرخهات، دز و کارونات و ... این نامها زمانی نمادِ حیات و حاصلخیزیِ بیهمتا بودند. امروز اما، این شریانهای حیات، زخمخورده از بیمهریها و سو تدبیرها، به ناله و فغان افتادهاند. سدهای بیحساب و کتاب، انتقالهای نابخردانه و ناجوانمردانه آبسالاران کویر نشین و چرخهی ویرانگرِ تغییر اقلیم، دشتهای تو را به کامِ تشنگی و شوری کشاندهاست.
کشاورزِ زحمتکش، که روزگاری برنج و گندمش زبانزد بود، امروز در برابرِ زمینهای تشنه و نمکزده، دستانش به عجز و ناله بالا رفتهاست.
تالابهای بینالمللی ات ، آن نگینهای سبزِ تو، امروز به کانونهای گرد و غبار و دود تبدیل شده اند.
هوای شهرهای صنعتیات گاه چنان سنگین میشود که نفس، در سینه ها تنگ و خفه کننده می شود. آری خوزستان عزیز، اینها همه زخمهایی است بر پیکرِ تو که فریاد میزند: توسعهای که پایدار نباشد، و به بهای نابودیِ آب و خاک و هوا تمام شود، نامش توسعه نیست؛ ویرانی مطلق است!
ای مردمانِ نجیب و صبورِ خوزستان! شما که با وجودِ همهی دشواریها، همچنان بر خاکِ پاکتان استوارید و دلهایتان پر از دریغ است برای آنچه میبایست و نشد.شما شایستهی شهری آباد، بیمارستان های مجهز، دانشگاه هایی پیشرو، و فضای سبزی و...شادابترید. شما که طلایهدارِ تولیدِ ثروتِ این سرزمینید، سزاوارِ سهمی عادلانهتر از مواهبِ آن هستید.
خوزستان، این گوهرِ گرانبهای جنوب، تنها به چاههای نفت و مزارعِ نیشکر و شرکت های فولادی و گازی و پتروشیمی و ...نیاز ندارد.
ای ایران! خوزستان تنها یک "منبع مالی" نیست؛ خوزستان مادرِ بخش عظیمی از ثروت و امنیتِ غذایی ست. خوزستان را فراموش مکنید! بازماندنِ این استانِ استراتژیک و ثروتمند از کاروانِ توسعهی همهجانبه، نه فقط خیانتی به مردمانِ سختکوشش آن است، که خیانتی به آیندهی خودِ این سرزمین است.
پس بگذارید بارانِ عدالت و تدبیر بر دشتهای تشنهی خوزستان ببارد! بگذارید این خطه، نه فقط در نقشههای اقتصادی، که در عرصهی رفاه، آموزش، بهداشت و محیط زیست نیز سرآمد شود. خوزستانِ زخمدیده، اما هرگز شکستخورده نیست؛ خوزستان شایستهی سپیدهدمی نو است تا دوباره خوزستان شود.